امروزه پیشرفت جامعه در گرو استفاده بهینه از نیروی انسانی آن جامعه است و منابع انسانی از مهمترین منابع استراتژیک سازمان ها به حساب می آیند. و از اینرو سازمان برای دستیابی به کارایی و اثربخشی مطلوب به دنبال افرادی شایسته که از نظر توانایی، مهارت و ویژگی های رفتاری (شخصیت) با شرایط احراز شغل مورد نظر در سازمان تناسب داشته باشد.
برای کاهش مشکلاتی که ناشی از انتخاب و استخدام ناصحیح اولیه نیروی انسانی در سازمان ها می باشد، تدابیری هست که یکی از آن ها ایجاد تناسب شغلی یا حرفه ای با نوع شخصیت است. حال تلاش ما این است که هر فرد را در شغل مناسب خود قرار دهیم به طوری که بین شغل وی (یعنی خصوصیات شغل) و خصوصیات شخصی وی تناسب و سازگاری وجود داشته باشد.
تعریف تناسب فرد ــ شغل
طبق تعریفی تناسب فرد ــ شغل با یافتن تناسب میان مهارت ها، دانش و توانایی های مورد نیاز جهت انجام جنبه های نسبتاً ایستای شغل و افرادی که این توانایی ها را دارند سروکار دارد. تحلیل شغل های سنتی مبنایی برای ارزیابی این تناسب است.
طبق تعریف دیگر چنانچه فردی توانایی های لازم جهت انجام وظایف را به طور موثر داشته باشد، در این صورت تناسب شغل ــ فرد به خوبی وجود خواهد داشت.
تناسب شغل و شاغل یعنی اینکه برای هر فرد در سازمان باید شغل مناسب با ویژگی های شخصیتی آن فرد باشد تا موجب افزایش رضایت شغلی فرد و در نتیجه افزایش بهره وری و کارائی در سازمان شود.
روش های تحقق تناسب شغل و شاغل
سازمان ها، برای تحقق تناسب شغل و شاغل در سطوح مختلف، از روش های ذیل استفاده می کنند:
- تعدیل شغل به نحوی که با قابلیت ها و توانایی های شاغل، تناسب بیشتری وجود داشته باشد.
- افزایش قابلیت ها و مهارت های شاغلین با آموزش، با هدف تناسب آن ها با شغل مورد نظر
- یافتن مناسب ترین فرد برای تصدی شغل مورد نظر
دستیابی به اهداف سازمان مبتنی بر توانایی های پرسنل در اجرای وظایف تعیین شده و تطبیق پذیری آن ها با محیط متغیر است. در این میان توجه سازمان و مدیران به ابعاد شخصیت افراد موجب میشود تا کارکنان به تناسب شخصیت و ویژگی های فردی خود در کارهایی فعالیت داشته باشند که خودشان آن فعالیت و کار را دوست دارند. بدین روش بر کارایی خود و اثربخشی سازمان بیفزایند.
چکیده ای از خصوصیات انواع شخصیت و فضای کاری
الف) شخصیت ها:
- واقع گرا
- جستجوگر/ کاوشگر
- هنرمندانه/ هنری
- اجتماعی/ معاشرتی
- خطر پذیر/ متهور
- متعارف/ معمولی
× شخصیت واقع گرا
کار با حیوانات، ابزار و ماشین آلات را دوست دارد. معمولاً از فعالیت های اجتماعی پرهیز کند.
× شخصیت جستجوگر/ کاوشگر
تمایل به مطالعه و حل مسائل ریاضی یا علمی را دارد و معمولاً از رهبری، یا متقاعد کردن مردم احتراز کند.
× شخصیت هنرمندانه/ هنری
علاقه مند به فعالیت های خلاق هنری بوده و معمولاً از فعالیت های کاملا تعریف شده و تکراری پرهیز می کند.
× شخصیت اجتماعی/معاشرتی
کارهایی مثل تدریس و مشاوره را دوست داشته، معمولاً در استفاده از ماشین و ابزار برای رسیدن به هدف پرهیز می کند.
× شخصیت خطرپذیر/متهور
به رهبری علاقه داشته، معمولاً از اعمالی که نیاز به نظارت دقیق، علمی و تفکرِ تجزیه تحلیل گرایانه دارد، احتراز می کند.
× شخصیت متعارف/معمولی
کار با اعداد، ماشین آلات و امور مرتب شده را دوست دارد. از فعالیت های مبهم و بدون ساختار پرهیز می کند.
ب) فضای کاری:
× فضای کاری تیپ واقع گرا
در این فضا افرادی با شخصیت واقع گرا حاکم هستند. نمونه هایی از مشاغل واقع گرا: مهندس لوکوموتیو، کشاورزی، خلبانی، آتش نشانی و …
× فضای کاری تیپ جستجوگر/کاوشگرانه
در این فضا برای کسانی که دقیق و عقلایی بوده و در حل مسائل ریاضی و علمی تبحر دارند، ارزش قائلند. نمونه هایی از مشاغل جستجوگر: دندانپزشکی، کارکنان آزمایشگاه، آرشتکت، هواشناسی و ….
× فضای کاری تیپ هنرمندانه/ هنری
در فضای هنری برای اشخاص اصیل، مستقل و پر محتوا با توانمندی هنری ارزش قائلند. چند مثال از مشاغل هنری: پزشک جراح، طراحی لباس، هنرپیشگی، موزیکدان و…
× فضای شغلی تیپ اجتماعی/معاشرتی
در این فضا ارزش ویژه ای برای افراد یاری رسان، دوست مأب، و امین قائلند. برخی از این مشاغل: مشاور یا وکیل، فیزیوتراپیی، پرستاری، آموزگاری و …
× فضای کاری تیپ خطرپذیر/ متهور
آن ها برای کسانی که دارای ویژگی بلندپروازی، اجتماعی و پر انرژی هستند، ارزش خاصی قائلند نمونه هایی از مشاغل خطرپذیر: فروشندگی، ریاست بانک، دلال/ حراج گذار، بازرس گمرک و …
× فضای کاری تیپ متعارف/معمولی
در این فضا برای کسانی که منظم اند و در کار با پرونده ها و ارقام در یک محیط با نظم، خوب کار کنند، ارزش قائلند. مانند: منشی دادگاه، کارمند بانک، ماشین نویس، کارمند اداره پست.
خلاصه این که ” کسانی که در محیط شغلی و شرایط سازمانی متناسب با نوع شخصیت خود قرار دارند “، راضی تر هستند.
نتیجه گیری
پایه و اساس سازمان، وظایفی است که اعضای آن اجرا میکنند. این وظایف باید متناسب با یکدیگر باشد و برای رسیدن به اهداف سازمان هماهنگی داشته باشد. هر قدر افراد شاغل در یک سازمان از شغل خود رضایت داشته باشند، به همان اندازه برای سازمان در رسیدن به اهداف خود مفیدتر خواهند بود. اگر شخصیت افراد و نوع شغل آن ها با هم متناسب باشد، رضایت شغلی به بالاترین حد میرسد و در نتیجه جا به جایی کارکنان به پایین ترین میزان، تنزل پیدا میکند.
اگر افراد جامعه اى به طور نسبى بتوانند کار و شغل مناسب به دست آورند و شغل آنان متناسب با استعدادها، توانایى ها و علائق آن ها باشد، زمینه براى نوآورى، ابتکار، رشد و پیشرفت در ابعاد اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى جامعه به وجود مى آید . برعکس اگر زمینه هاى اشتغال و کار در جامعه محدود و تقاضا براى کار بسیار باشد، به تدریج بیکارى افزایش مى یابد. گسترش بیکارى منجر به آسیب ها و پیامدهاى ناگوار در جامعه مى شود.
منابع فارسی:
میرسپاسی، ناصر (۱۳۸۱) ، مدیریت استراتژیک منابع انسانی، چاپ ۲۱، تهران : انتشارات میر.
کبیری قاسم(۱۳۸۰) مبانی رفتار سازمانی؛ تهران: مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی.
منابع لاتین:
Johnson.D.J,Werbel.J.D,(2001)”The use of person-group fit for employment selection :a missing link in person-environment fit” human resource management ,vol40,no 3,pp 227-240
Colbert.A.E, “A policy-capturing study of the simultaneous effects of fit with jobs, groups and organizations” Journal of applied psychology,vol 87,No 5,pp 985-993, 2002.
نویسنده: محبوبه امیدی نژاد
ثبت ديدگاه